روز گذشته ۲۳ هزار تن شمش قوس درجه یک با نرخ پایه ۲۸،۶۲۵ ریال معامله شد. اگر قرار باشد این شمش به میلگرد آجدار تبدیل شود؛ حداقل ۵۰۰ تومان هزینه ناخالص نورد را اگر طبق داده های و اطلاعات پیشین در نظر بگیریم؛
۲۸،۶۲۵ + ۹٪ ~= ۳۱،۲۰۰ + ۵۰۰۰ ~= ۳۶،۲۰۰
محصول نهایی به ازای هر کیلو ۳۶۰۰ تومان تمام خواهد شد مگر این که این شمش خریداری شده به منظور تولید تیرآهن و یا میلگرد آجدار ۸ و ۱۰ مرغوب و یا کلاف مورد استفاده واقع گردد.
لذا به نظر می رسد که میلگرد آجدار تولید شده از قیمت شمش فولادی قوس زیر این قیمت مقرون به صرفه نباشد مگر این که محصول نهایی، محصول تولید شده از شمش القایی باشد که در این صورت می بایست منتظر سمت و سوی حوزه القایی ماند.
بانک مرکزی برای ایجاد گشایش در بازارها و عبور از رکود راهی جز تنظیم شیب افزایش دلار مناسب با نرخ تورم (یعنی حدود ۲۰ درصد در سال یعنی افزایش حدود ۱۷۰ تومان در ماه) ندارد.
شاید افزایش جزیی توسط صرافی ها در یک ماه اخیر، آغاز پروسه همگام سازی نرخ ارز با تورم باشد در غیر این صورت و در صورت عدم همگام سازی شاهد دو واقعه خواهیم بود.
شنیده ها از برخی بنکداران در خصوص تیرآهن ذوب آهن اصفهان در برخی از انبارهای تهران از ادامه افزایش قیمت تیر آهن ۱۴ و ۱۶ حکایت می کند حداقل شاخه ای ۱۰ الی ۱۵ هزار تومان … نکته جالب توجه برابری تقریبی نرخ ۱۶ و ۱۸ در واحد شاخه است ! از لحاظ نرخ وزنی در مقایسه با تیرآهن های پر مصرف ۱۴ و ۱۶ و ۱۸ در انبار تهران؛ تیرآهن ۱۴ در کانال ۵ هزار تومانی گران ترین و قیمت تیرآهن ۱۸ در کانال ۳ هزار تومانی ارزان ترین و تیرآهن ۱۶ حد وسط این دو در کانال ۴ هزار تومانی دیده می شود.
در حوزه نورد؛ روز گذشته به نظر می رسید که اکثر کوچکترها به سرعت تغییر جهت داده و کاهشی شده اند؛ بین ۵۰- تا ۱۰۰- تومان … قطعا این موضع گیری متاثر از قدرت مانور آن ها در بازار رکودی و احتمالا با پشتوانه پیشنهادهای جذاب از سمت شمش القایی بوده باشد. بزرگترها اما فعلا با افزایش تخفیفات مقاومت می کنند.
میلگرد آجدار در اختیار بنکداران هم که از حال و روز دیروز بازار مشخص است؛ عقب نشینی و افزایش تخفیفات. حالا باید ببینیم در حرکت بعدی بورس کالا؛ این عرضه های زود هنگام شمش قوس برای امروز از چه روی صورت گرفته است.
تغییر روند یا تشدید رکود !
عملا بازار روز گذشته تبدیل شده به یک میدان مبارزه تمام عیار بین دو زنجیره تامین موازی خصوصی و خصولتی ها. بخش دولتی یا خصولتی. بخش واقعا خصوصی ؛ تابع تقاضا و فوق العاده چابک و غیر متعهد به توافقات پایدار خصولتی ها؛ در کوتاه مدت شاید رفیق گرمابه باشد؛ اما در میان مدت به سرعت روند تقاضا را دنبال می کند. ادامه این نمایشنامه فوق العاده برای بازار مصرف سمی و اعتماد زُدا است. برخی از دوستان عنوان کردند، بازار فولاد داخلی، برای تثبیت نیاز به یک رهبر مقتدر دارد.
اما اعتقاد ما این است که رهبر یا لیدر مقتدر کافی نیست؛ با توجه به ضعف تقاضای بالقوه بازار داخلی؛ بازار علاوه بر لیدر احتیاج به یاران وفادار و متعهد دارد. غیر از این، عرصه رقابت منفی در دریای قرمز و مواج فقط روز به روز به پایین دستی ها و حوزه مصرف کننده نهایی ضربه می زند. اکثر پیمانکاران ساختمانی این روزها تقریبا روند فعالیت خود را متوقف نموده اند.
چرا ؟ چون نقدینگی نیست و برای خرید مدت دار هم فروشنده ای حاضر به پذیرش ریسک فروش مدت دار نیست ؛ از فردای بازار اطمینان ندارد؛ امروز یک قیمت است فردا ممکن است ۵۰۰ بالا یا پایین باشد ! در این شرایط چطور با پیمانکار قرارداد همکاری مدت دار بنویسد.
مقداری از رکود متاثر از متغیرهای بنیادی از قبیل مازاد عرضه ها و رکود در ساخت و ساز است ؛ به نظر می رسد مقداری هم تقصیر خود عرضه کنندگان بازار داخلی باشد چون قادر نیستند در یک روند به توافق واحد برسند.