خرید آهن در شرایط اقتصادی کنونی به صرفه است؟

1 سال پیش4165بازدید0دیدگاه3.9امتیاز (60 رای)
خرید آهن در شرایط اقتصادی کنونی به صرفه است؟

اما و اگرهای خرید آهن در روزهای جاری

  • پاسخی قانع کننده و در حد بضاعت به دو سوال مهم مطرح شده تعداد زیادی از مخاطبین گرامی با توجه به گزارش منتشر شده از گزارشگر فولاد
  • سقف افزایش نرخها کجاست ؟
  • بخریم یا نخریم ؟

همان طوری که واقف هستید؛ روند متلاطم بازار فولاد داخلی و قیمت تیرآهن و میلگرد و سایر محصولات حداقل طی یک ماه اخیر، دوشادوش نوسانات افزایشی حوزه دلار بازار آزاد و بدون در نظر گرفتن سایر المان های منفی یا مثبت تاثیرگذار بر این حوزه، پیوسته رو به جلو و تا به امروز افزایشی بوده است.

سقف افزایش نرخها کجاست ؟

با این حساب و با نمونه برداری از الگوی رفتاری یک ماه اخیر و بدون در نظر گرفتن هرگونه منطقی ( به ناچار و متاسفانه) جهت  پاسخ به سوال شماره یک به این نتیجه می رسیم که "تا وقتی که التهاب و روند افزایشی حوزه دلار بازار آزاد یا سیاه کنترل، مدیریت و متوقف نگردد؛ روند افزایش قیمت تیرآهن و میلگرد و سایر محصولات ادامه دارد".

قیمت تیرآهن

بخریم یا نخریم ؟

در پاسخ به سوال شماره 2 تلاش می شود تا با یک مثال ساده وضعیت موجود تشریح گردیده تا بهتر بتوان به جواب رسید :

فرض اینکه 2 نفر سرمایه‌گذار نوپا قرار است که هر کدام با سرمایه اولیه 100 میلیون تومان در بازار فولاد شرکت کرده و کسب و کار آهن فروشی را راه اندازی نمایند :

خانم X بلافاصله تمام سرمایه خود را که  معادل با دو ظرفیت 24 تنی تریلی میلگرد می شود خریداری نموده و وارد چرخه بازار می شود .

رفتار آقای Y اما متفاوت است؛ این سرمایه‌گذار، با یک تفکر منطقی، به ثبات نرخ ها اطمینان کرده و این 100 میلیون تومان سرمایه اولیه را به جای خرید کالا، در بانک با سود حدود 20 درصدی روز شمار پس انداز نموده و تنها با یک دفتر و یک خط تلفن، تلاش می کند تا با استفاده از سرمایه  مشتری واسطه گری نموده و کسب و کار خود را افتتاح نماید.

در ادامه، بازار به واسطه نوسانات غیر منتظره دچار افزایش قیمت های هیجانی و غیر منطقی برای قیمت تیرآهن و میلگرد و سایر محصولات می گردد؛ به طوری که ارزش ریالی کالای خریداری شده خانم X معادل با دو برابر و معادل با 200 میلیون تومان می گردد، اما حجم کالای انباری او همچنان معادل با 2×24 تن، ثابت است.

آقای Y اما هنوز 2 ماه از دریافت سود روز شمار 20 درصدی بانکی او نگذشته که متوجه می شود که معادل ریالی سرمایه او در حوزه فولاد به حدود نصف تقلیل پیدا کرده و دیگر نمی تواند دو ظرفیت میلگرد سابق را خریداری نماید؛

لطفا دقت فرمایید که جواب سوال دوم در ادامه واکنش این دو نفر در مواجه با افزایش قیمت میلگرد و قیمت تیرآهن و سایر محصولات فولادی بازار نهفته است :

بررسی عملکردهای مختلف آهن فروشان در مواجه با شرایط کنونی

آقای Y  اگر وارد بازار شده و قصد خرید نماید؛ فقط می تواند یک ظرفیت کالا بخرد و از طرفی نگران کاهش بیشتر سرمایه خود است؛ نگران و ناراحت از ادامه افزایش قیمت ها در تصمیم‌ گیری مستاصل مانده است چون ممکن است بلافاصله بعد خرید او قیمت های هیجانی ناپایدار، مجددا با کاهش مواجه شده و همین مقدار سرمایه را هم از کف بدهد. یعنی ممکن است 100 میلیون تومان او با کاهش احتمالی قیمت ها به 70 یا حتی 50 میلیون تومان تقلیل پیدا کند.

خانم X اما خیالی نسبتا آسوده تر دارد؛ چرا او هنوز دو ظرفیت کالای خریداری شده خود را حفظ نموده و در مواجه با نوسانات قیمت میلگرد و قیمت تیرآهن راحت تر تصمیم گیری می نماید؛ او کافی است به محض اینکه قسمتی از بار خود را فروخت، صرف نظر از اینکه نرخ ها چقدر نوسان داشته است.

به سرعت آن را جایگزین نماید؛ چون در هر حال هم دو ظرفیت کالای خود را حفظ نموده و هم از سود کاسبی خود برخوردار شده است؛ خواه این دو ظرفیت تا سقف 800 میلیون تومان افزایش پیدا کند؛ خواه در بدترین حالت مجددا به همان 100 میلیون تومان بازگردد.

در هر دو حالت توصیه ما به این بزرگواران که تلاش می کنند تا ریسک سرمایه‌گذاری خود را در شرایط هیجانی که وجود حباب در بازار به وضوح حس شده، و با روابط منطقی همخوانی ندارد؛ به حداقل برسانند؛ همواره این بوده است که " به همان اندازه ای که به مشتری واقعی و یا مصرف کننده فروش می نمایید، به همان مقدار هم خرید نمایید؛ نه بیشتر و نه کمتر".

قیمت میلگرد

خطر ورود سرمایه های مقطعی به بازار فولاد

با این استراتژی خانم X تلاش می نماید تا همواره موجودی این دو ظرفیت کالای خود را حفظ نماید؛ آقای Y هم که به طبع از بازار جا مانده است؛ تلاش می کند تا فقط کاسبی خارج از سرمایه خود را انجام داده و تا حد ممکن از تزریق سرمایه گذاری مستقیم در شرایط ناپایدار هیجانی، با ورود به بازار در وسط بازی؛ خودداری نموده تا شرایط پایدار و منطقی گردد، حال قیمت پایه هر چه می خواهد باشد.

فرض این است که هر دو این بزرگواران آهن فروشی هستند و می خواهند آهن فروش هم باقی بمانند؛ حل مسئله وقتی پیچیده می شود که سرمایه هایی وارد این بازار می شوند که مقطعی هستند؛ یعنی ایشان نه جواز کسب دارند و نه آهن فروش؛ این افراد هم نظم اقتصاد بازار را بر هم می زنند.

هم به افزایش کاذب قیمت ها کمک می کنند و هم در مسیر بازگشت قیمت تیرآهن و میلگرد و سایر محصولات باعث رکود و سقوط قیمت ها می شوند؛ دقیقا همین موضوع هم در حوزه طلا و خودرو و سایر حوزه‌های کالایی صدق می نماید؛ چرا که آنها قرار نبوده در این شغل تجدید موجودی انبار نمایند.

سوالات و نظرات کاربرانشما کاربران عزیز میتوانید نظرات و سوالات خود را در این بخش ثبت کنید
بارگذاری مجدد