هرچند با انجام معاملات هفته گذشته در بورس کالا قدری از هیجان کاذب چند هفته اخیر در بازار فولاد کاسته شد اما با توجه به شاخص های کلان اقتصادی مثل جدول درآمد هزینه دولت تورم نقدینگی کسری بودجه و…. و با استفاده از تجارب ماه های اخیر بازار فولاد می توان دریافت که این اصلاح موقتی است و روند کلی کلیه بازارها افزایشی است و از هر دوره اصلاح موقت قیمت می توان به عنوان یک فرصت خرید بالقوه استفاده کرد.
توجه کنید که تا زمانی که تحریم و کرونا ادامه دارد و روند صادرات به روال عادی بازنگردد، روند افزایش قیمت ارز هم ادامه خواهد داشت و صد البته کلیه بازارها به خصوص فولاد تابعی است از افزایش نرخ ارز در چنین وضعیتی توقع کاهش قیمت و یا حتی ثبات قیمت در هیچ بازاری متصور نیست. اخبار ضد و نقیض هفته گذشته هرچند باعث تحرکات کاهشی در برخی مبادی شد اما جلسه پاستور، یک مشکل ریشه ای را باز هم برجسته کرد.
مشکل تامین مواد اولیه برای واحدهای تولیدی هم چنان پابرجاست و بازار ساز نتوانسته است تعادل لازم بین بازار داخل و بخش صادرات را بر قرار کند. خبر فروش ۶۰ هزار تن شمش فولادی خارج از بورس، تنها یک مسکن موقت برای تامین نیاز موقت واحدهای تولیدی است و نکته آخر اینکه، علاوه بر افزایش ادامه دار نرخ ارز که محرک داخلی بازار فولاد محسوب می شود افزایش قیمت در بازارهای جهانی سنگ آهن و شمش را به عنوان محرک خارجی در محاسبات خود لحاظ کنید.
لازم به ذکر است تنها ریسک احتمالی بازارهای داخلی در ماههای پیش رو انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر است که ممکن است بازارهای داخلی را موقتا دستخوش رکود (و نه کاهش پایدار) کند. اما تجربه نشان داده است، تغییر حزب حاکم در آمریکا باعث چرخش کلی سیاست های آمریکا در قبال ایران نخواهد شد. شبکه تحریم های آمریکا در قبال ایران آنقدر پیچیده است که حتی با در نظر گرفتن احتمال ضعیف توافق و بازگشت احتمالی دولت بعدی به برجام هم امیدی به ایجاد گشایش سریع در وضع فعلی نیست.
امروز به جایی رسیده ایم که در مقایسه با نرخ محصولات فولادی پیشنهادی همسایگان ایران؛ میلگرد با دلار ۲۵ هزار تومانی؛ تیرآهن با دلار ۳۰ هزار تومان و ورق با دلار بالای ۴۰ هزار تومان به مردم فروخته می شود.
میلگرد cis حدود ۴۱۰ تا ۴۱۵ دلار به ازای هر تن
تیرآهن ترکیه حدود ۴۴۵ تا ۴۷۰ دلار به ازای هر تن
ورق کلاف گرم cis حدود ۳۹۵ تا ۴۱۰ دلار به ازای هر تن
فعالیت روی این قیمت ها؛ این روزها حرکت روی لبه تیغ است و ریسک بسیار بالایی را طلب می کند. این روزها؛ علیرغم هیاهوی مبادی سمت عرضه و افزایش قیمت های نفس گیر زنجیره تامین؛ تقاضای مصرف واقعی به شدت تقلیل پیدا کرده و حتی این چند روز اخیر دیگر خُرده فروشان هم جرات تخلیه بار ندارند.
خرید حتی یک ظرفیت پروفیل روی نرخ ۱۹۰۰۰ تا ۱۹۵۰۰ تومان فوق العاده دل و جرات می خواهد. قیمت تیرآهن کیلویی ۱۵ تا ۱۷ هزار تومان ریسک پذیری بسیار بالایی را طلب می کند. پذیرش ریسک تخلیه میلگرد ۱۱ هزار تومانی در شرایطی که قرار باشد این کالا بندل بندل و به تدریج در طول چند هفته در این بازار به مشتری نهایی فروخته شود؛ فوق العاده خطرناک است.
همین نیاز به ریسک پذیری بالا موجب شده تا این روزها بسیاری از کسبه از میدان کاسبی خارج شوند و فعالیت خود را فعلا متوقف نمایند؛ وانگهی با این قیمت ها عملا سهم مالیات از معاملات حداقل دو برابر شده که این خود با توجه به بازار کساد کنونی به نوبه خودش معضلی است برای کسبه خرده پا … اصل سود و رانت پروفیل ۱۹ هزار تومانی و تیرآهن ۱۵ هزار تومانی نصیب شخص یا اشخاص دیگری در زنجیره های بالاتر شده و حالا این ریسک با این نرخ ها قرار است به زنجیره انتهایی و به خرده فروشان انتقال پیدا کند و میراث آن ها باشد که با توجه به شرایط فعلی بازار مصرف؛ به هیچ عنوان در شرایط فعلی معقول دیده نمی شود.
در حالی صرافی ملی امروز نرخ فروش اسکناس دلار را ثابت و تا این لحظه 25000 تومان اعلام کرده که با نیم نگاهی به بازار طلا؛ اوضاع طور دیگری دیده می شود … “دلار طلا” در این لحظه و بنا بر برخی شنیده ها از مظنه طلا از اتحادیه طلا فروشان تهران، حداقل بیش از ۱۵۰۰ تومان تفاوت دارد با این نرخ صرافی … ! التهابات این بازارها هم نشات گرفته از همین ماجراهاست …
یکی باید پیدا شود؛ دوشاخه برق تنظیم بازار فولاد تولید ملی را حداقل برای مدتی تا حصول ثبات نرخ ارز؛ از پریز برق دلار بکشد … !
با این اوصاف خود بازار فولاد هم به جای اینکه به عنوان یک عامل کمک کننده و در نقش ترمز، به نوعی به عنوان یک کالای تولید داخلی کمک کند به حصول آرامش؛ با این اوضاع و وصل این کالا به نوسانات دلار؛ حالا همچون سایر کالاهای لوکس وارداتی خود این کالا هم تبدیل شده به مزید علت هیجان بازار آزاد دلار و این سناریو تنها بازار داخلی را که شالوده بسیاری از صنایع ملی و بنیادی کشور را تشکیل داده و می توانست تا حدی آن را آرام نگه دارد؛ حالا متصل به نوسانات اسکناس دلار دستخوش چالش بزرگی کرده و به زودی شاهد یک سونامی غیر قابل کنترل در همه حوزه های کالایی متصل به فولاد خواهیم بود …
مگر اینکه اراده خود بازارساز بر این بوده باشد. یعنی سوق و تشویق نقدینگی به هجوم به بازار فولاد با اتصال آن به نوسانات دلار برای جولان نقدینگی در این بازار که در این صورت آثار زیان بار آن در بازارهایی مثل مسکن؛ لوازم خانگی، خودرو و … غیر قابل تصور خواهد بود یا هست …